کد مطلب:8092 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:318

ما برآريم شبي دست و دعايي بكنيم
مقاله



بدون ترديد دعا كردن براي حضرت صاحب الزمان، عليه السلام، نصرت و ياري اوست، چون يكي از انواع نصرت ياري كردن به زبان است، و دعا براي آن حضرت يكي از اقسام ياري كردن به زبان است قرآن مجيد مي فرمايد:



و اذا حييتم بتحية فحيوا باحسن منها او ردوها (1)

و هرگاه محبت و ستايش شديد به بهتر يا نظير آن جواب دهيد.



در تفسير علي ابراهيم قمي ذيل آيه شريفه مي گويد: سلام و كارهاي نيك ديگر. (2)

پر واضح است كه دعا از بهترين انواع نيكي است، پس اگر مؤمن براي مولاي خود خالصانه دعا كند مولايش نيز براي او دعا مي كند و دعاي آن بزرگوار كليد همه خيرات و بركات و فلاح و رستگاريست. شاهد و مؤيد اين مدعا روايت ذيل است.



جمعي از اهالي اصفهان از جمله ابوالعباس احمد بن النصر و ابو جعفر محمد بن علويه نقل كردند كه: شخصي به نام عبدالرحمن در اصفهان ساكن بود كه شيعه بود. از او پرسيدند: چرا به امامت حضرت امام علي النقي، عليه السلام، معتقد شدي؟ گفت: چيزي ديدم كه سبب اعتقاد محكم من شد.



من مردي فقير بودم و زبان و جرات داشتم، در يكي از سالها اهل اصفهان مرا از شهر بيرون كردند. من با جمعي ديگر براي شكايت به دربار متوكل رفتيم، در حالي كه در دربار بوديم دستور از او صادر شد، كه علي بن محمد بن الرضا، عليه السلام، را حاضر كنند. به يكي از حاضران گفتم: اين مرد كيست كه دستور احضارش داده شده؟ گفت: او مردي علويست كه رافضيان معتقد به امامتش هستند. سپس گفت: چنين مي دانم، كه متوكل او را براي كشتن حاضر مي كند و گفتم: از اينجا نمي روم تا اين مرد را ببينم چگونه شخصي است.



گويد: پس آن مرد سوار بر اسب آمد و مردم از سمت راست و چپ راه، در صف ايستاده به او نگاه مي كردند هنگامي كه او را ديدم محبتش در دلم جا گرفت. شروع كردم در دل براي او دعا كردن كه خداوند شر متوكل را از او دفع نمايد، او در بين مردم پيش مي آمد و به كاكل اسبش نگاه مي كرد نه به چپ نظر مي كرد و نه به راست. من در دل دعايم را تكرار مي كردم. هنگامي كه به كنارم رسيد صورتش را به سويم گردانيد. سپس فرمود: خداوند دعايت را مستجاب كند و عمرت را طولاني نمايد و مال و فرزندت را زياد سازد. از هيبت و عظمت او به خود لرزيدم و درميان رفقايم رفتم و پرسيدند چه شد؟ گفتم، خير است و به هيچ كس نگفتم. پس از اين ماجرا به اصفهان برگشتم، خداوند به بركت دعاي او راههايي از مال دنيا به من گشود به طوري كه امروز من تنها هزار هزار درهم ثروت در خانه ام دارم غير از اموالي كه خارج از خانه دارم. و صاحب ده فرزند شدم و هفتاد و چند سال از عمرم مي گذرد، من به امامت آن بزرگوار قائلم كه آنچه در دلم بود دانست و خداوند دعايش را درباره ام مستجاب كرد. (3)



اي دوستان امام زمان، عليه السلام، خوب در اين روايت بنگريد كه چگونه يك انساني كه اهل ايمان نبود به خاطر يك دعا براي حضرت هادي، عليه السلام، و دعاي آن امام همام در حقش صاحب ثروت و عزت و ايمان و تقوي گرديد. اگر ما كه از شيعيان و دوستان حضرت صاحب الزمان، عليه السلام، هستيم براي آن بزرگوار دعا كنيم و متقابلا حضرت ما را دعا بفرمايند چه بركات عجيبي در زندگي ما پيدا خواهد شد.



مرحوم آية الله موسوي اصفهاني در كتاب مكيال المكارم، مطلبي را به اين شرح نقل مي كند: يكي از برادران صالحم برايم نقل كرد كه آن حضرت را در عالم رؤيا مشاهده كرده و آن بزرگوار به او فرموده اند: «من براي هر مؤمني كه پس از ذكر مصائب سيدالشهدا در مجالس عزاداري دعا مي كند، دعا مي كنم ». (4)



تا كي به اشك و آه تمنا كنم ترا جانا بيا دمي كه تماشا كنم ترا اميد دل به راه وصالت نشسته ام تا يك نظر به آن قد رعنا كنم ترا وقت سحر اميد اجابت رود كه من با سوز دل دعا به سحرها كنم ترا گفتم چه چاره آتش سوزان عشق را گفتا به آب ديده تسلي كنم ترا اي مشعر و منا ز صفاي تو با صفا من از صفا و مروه تمنا كنم ترا از درد هجر تو دل مجروح ناله كرد گفتم به وصل يار مداوا كنم ترا اي غايب از نظر به خدا، من هم از خدا چون هاشمي هميشه تقاضا كنم ترا



راستي چه شيرين است زندگي در زير سايه اش و در زمان حضورش. در خاتمه اين بحث دست به دعا برمي داريم و مي گوييم:



پروردگارا! لباس فرج را بر اندام زيباي دلربايش بپوشان و دل نازنينش را با بشارت ظهورش مسرور فرما، و توفيق ديدار جمال ملكوتيش را با عافيت نصيب گردان بمنك و كرمك يا ارحم الراحمين



اي حجت كردگار مهدي اي خاتم هشت و چار مهدي تنها نه منم اسير عشقت عالم به غمت دچار مهدي تا كي ز براي ديدنت من آواره هر ديار مهدي مسرورم از اينكه با نگاهت كردي تو مرا شكار مهدي ياد تو بود فروغ جانم در خلوت شام تار مهدي بر چوبه دار عشق باشد نام تو مرا شعار مهدي بيچاره دل شكسته من دارد ز تو انتظار مهدي تااز سر لطف پا گذاري بر ديده اشكبار مهدي با اين دل بيقرار و زارم بگذار شبي قرار مهدي با بنده رو سياه عاصي يك لحظه بيا كنار مهدي با ناله زار هاشمي گفت دستي به دلم گذار مهدي



در بهترين و عاليترين حالات براي فرج آن نازنين دعا كنيم!



متاسفانه بسيار ديده مي شود كه در محافل ديني و جلسات مذهبي اهميت فوق العاده و خاصي به دعا براي فرج آن عزيز داده نمي شود، در حاليكه شيعه حاجتي مهمتر از فرج آن بزرگوار ندارد و وظيفه اين است كه در بهترين اوقات و اماكن اجابت دعا اول فرج آن امام همام را از خدا مسئلت كنيم.



يكي از علماي وارسته و برجسته نجف به كربلاي معلي مشرف مي شود و در حرم مطهر امام حسين، عليه السلام، شرفياب محضر مقدس امام عصر، عليه السلام، مي گردد، حضرت به او مي فرمايد: فلاني ببين، اين جا كه دعا مستجاب است مردم به فكر من نيستند و براي فرجم دعا نمي كنند. سپس حضرت تصرف ولايتي مي فرمايند و آن عالم رباني خواسته هاي مردم را مي شنود كه هر كدام براي حوايج خصوصي خود دعا مي كنند، حضرت مي فرمايند: شنيدي حتي يك نفر از اين زائرين نگفت خدايا فرج مهدي، عليه السلام، را برسان.



براي اينكه خوانندگان گرامي بااوقات اجابت دعا و اماكن اجابت دعا بيشتر آشنا گردند به اوقات و اماكن اجابت دعا اشاره مي كنيم كه هرگاه دوستان حضرت و شيفتگان وصال در آن لحظات خاص و در آن اماكن مقدس قرار گرفتند براي فرج امام زمان، عليه السلام، دعا كنند.



اوقات اجابت دعا

1. سحر 2. بعد از نماز واجب 3. بين صلوتين 4. بين الطلوعين 5. هنگام آمدن باران 6. هنگام وزيدن بادها 7. هنگام شنيدن اذان 8. هنگام رؤيت هلال 9. در قنوت نماز وتر 10. هنگام رؤيت كعبه 11. هنگام غروب خورشيد 12. ايام و ليالي ماه مبارك رمضان 13. روز عرفه 14. شب و روز جمعه 15. هنگام صف آرايي لشگريان حق در مقابل باطل 16. شب عيد فطر 17. شب عيد قربان 18. شب نيمه شعبان 19. شب اول ماه رجب 20. هنگامي كه نيمي از خورشيد غروب كرده و نيم ديگرش در حال غروب است كه در روايت دارد حضرت زهرا، سلام الله عليها، به غلامش مي فرمود: بالاي بلنديها، و پشته ها برو، چون ديدي نصف قرص خورشيد از افق غروب كرده، به من اعلام كن تا دعا كنم. (5)



پي نوشتها:

1. سوره نساء (4)، آيه 8

2. القمي، علي بن ابراهيم، تفسيرالقمي ، ج 1، ص 145.

3. الراوندي، سعيد بن هبة الله، الخرائج و الخرائج، باب حادي عشر در معجزات حضرت

هادي.

4. موسوي اصفهاني، مكيال المكارم، ج 1، ص 386.

5. طرائف الحكم، ج 1، ص 365.